خوب می دونم میخوای بری، سپردی عشقُ دست باد  

دستای سرد من ولی، گرمی دستاتُ می خواد    

خوب می دونی که رفتنت، غروب فصل عشقمه  

با تو اگه باشه دلم، تو لمس لحظه بی غمه    

بری باید سر بذارم،  رو شونه های انتظار  

حتی نگاه واژه ها، بی تو نمی گیره قرار    

بکش به برگ خواهشم، دست نوازش و بمون  

ترانه ی زندگی رو، تو گوش تنهایی بخون    

شونه به شونه ی دلم، بمون توی دقایقم  

بری تو مرداب غمت، به گل می شینه قایقم    

نذار که حسرت چشات، تو قلب من جون بگیره  

نذار که لمس لحظه ها، با مرگ رویا بمیره    

بری باید سر بذارم،  رو شونه های انتظار  

حتی نگاه واژه ها، بی تو نمی گیره قرار    

بکش به برگ خواهشم، دست نوازش و بمون  

ترانه ی زندگی رو، تو گوش تنهایی بخون  

ترانه سُرا: فرح منصوری

خوانندگان:مصطفی حاتمیان و عرفان طاهری

نظرات شما عزیزان:

لیلا مشاع

ساعت19:02---30 بهمن 1389

نذار که حسرت چشات، تو قلب من جون بگیره




نذار که لمس لحظه ها، با مرگ رویا بمیره




بری باید سر بذارم، رو شونه های انتظار




حتی نگاه واژه ها، بی تو نمی گیره قرار

عبداللهی

ساعت10:06---23 بهمن 1389

سلام

زیبا بود ممنون

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:ترانه,مجله اتاقک,

| نوع مطلب : <-CategoryName-> | 2 نظر